حاج‌احمدآقا و شیخ محمدعلی در پاريس


به روایت سيدمحمود دعايي


حجت‌الاسلام والمسلمين سيدمحمود دعايي خاطراتي را از حجت‌الاسلام والمسلمين محمدعلي صدوقي به یاد دارد؛ خاطراتي از دهه 40 در حوزه علميه قم، در زمان هجرت امام به پاريس و دوره نمايندگي مجلس. پس از بازگشت آقاي دعايي از يزد به تهران به دفترش در روزنامه اطلاعات رفتيم و او این خاطرات را با «شهروند امروز» در میان گذاشت.

***

* اولين آشنايي شما با مرحوم آقاي صدوقي به پيش از انقلاب بازمي‌گردد. آن زماني كه او براي ادامه تحصيل به قم آمد و شما هم به دليل دوستي با روحانيون يزدي و كرماني با او آشنا شديد. آن دوران را به ياد مي‌آوريد و خاطراتتان را برايمان بازگو مي‌كنيد.

سال‌هاي 42، 43 كه به قم رفتم،‌با دو طيف از طلاب ارتباط داشتم؛ كرماني‌ها و يزدي‌ها (پدرم يزدي بود و مادرم كرماني) كه در جريان مبارزات نقش داشتند. طلاب كرماني از قبيل آقايان عباس شيرازي، باهنر، هاشمي، حسين هاشميان، حسني، توكلي، سيدابوالقاسم موسوي و... و طلاب يزدي همچون آقايان شهاب، وافي، مصباح‌يزدي، محصل‌همداني، قافي، علوي، فياض، شرفي، ركنتي، طباطبايي، مهرپور و... بودند. به توصيه حضرت امام و رهبران نهضت روحانيت در قم جلسات هفتگي طلاب هر منطقه برگزار مي‌شد كه هم در جمع يزدي‌ها و هم در جمع كرماني‌ها حضور مي‌يافتم. اين جلسات توسط يكي، دو نفر از طلاب برجسته و فعال مبارز آن جمع اداره مي‌شد. اين هسته‌ها به نوعي هدايت مبارزات در شهرستان‌ها را برعهده داشت. در همان جلسات حدود سال 44 بود كه مطلع شدم، حضرت آيت‌الله شهيد صدوقي فرزندشان را براي ادامه تحصيل به قم فرستاده‌اند. اين هسته‌ها نقش اصلي را در برگزاري مراسم جشن بازگشت امام به قم در فيضيه برعهده داشتند. از آن رو كه با تجليل از حضرت امام، حساسيت‌هايي براي ساير مراجع به وجود نيايد و رفتارها در آن مراسم نظارت شده باشد، حضرت آيت‌الله مصباح‌يزدي عهده‌دار هدايت انتظامات آن مراسم شدند. با توجه به ارتباط صميمانه آيت‌الله صدوقي با حضرت امام، آقازاده‌شان (مرحوم شيخ محمدعلي صدوقي) هم در قم با بيت امام مرتبط شدند.

* پس از آمدن مرحوم آقاي صدوقي به قم، آيت‌الله صدوقي درباره تعاملات پسرشان در قم نظري نداشتند؟

آيت‌الله صدوقي درباره ايشان به طلاب و علماي يزدي سفارش كرده بودند كه كنار پسرشان باشند و مراقب ارتباط او باشند و در جهت انتخاب استاد و هم‌مباحثه خوب او را راهنمايي كنند. يزدي‌ها هم به دليل ارادت به آیت‌الله صدوقي به آقازاده‌شان محبت داشتند.

* در چه زماني آقاي صدوقي معمم شدند؟

فكر كنم مدتي پس از ورودشان به قم به اين امر پرداختند. در جلسه‌اي كه شايد مرحوم آيت‌الله شيخ مرتضي حائري يزدي عمامه بر سر ايشان گذاشتند، مرحوم آقاي سيدمحمد وزيري، از بزرگان يزد هم حضور داشتند. آقاي وزيري پس از مراسم، تلگرافي خطاب به آيت‌الله صدوقي تنظيم كردند كه تلگرافخانه از مخابره آن امتناع كرد؛ چراكه در تلگراف نوشته بود: «تاج‌گذاري آقازاده مكرم را تبريك عرض مي‌كنيم.» آنها اين تعبير را سياسي و ضدحكومتي قلمداد كرده بودند.

* آيا محافل حوزوي ديگري هم بود كه شما حضور آقاي صدوقي در آنجا را به خاطر داشته باشيد؟

كلاس‌هايي در آن دوره در قم برگزار مي‌شد كه يكي كلاس خطابه و ديگري كلاس مقاله‌نويسي بود. به ياد دارم كه كلاس خطابه را آقاي خزعلي برگزار مي‌كردند كه خطباي خوبي پرورش داده شد؛ همچون آقايان شيخ عباس شيرازي، فلاح يزدي، مهرپور، مروي، مدني، فاكر و... . جلسه ديگر، كلاس مقاله‌نويسي بود كه مرحوم آقاي علي حجتي آن را برگزار مي‌كرد. در همين جلسه بود كه آقاي خاتمي هم شكوفا شد. اسم اين كلاس «هدايت افكار» بود كه من هم در آن شركت مي‌كردم. به ياد دارم كه آقاي صدوقي هم گهگاهي در آن به تناسب شركت مي‌كردند.

* آقاي صدوقي در پاريس خدمت امام خميني حضور داشتند. خاطرات آن دوران را بگوييد.

نزديك نوفل‌لوشاتو يك رستوراني كه محل استراحت برخي كه اغلب از دوستان صميمي حاج‌احمدآقا بودند، بود. من هم به اين محل هدايت شدم. حاج‌احمدآقا خميني به شوخي به دليل به‌هم‌ريختگي محل استراحت، آنجا را «هتل ...» ناميده بودند. من يكي، دو روز اول فقط به نظافت و مرتب كردن آنجا پرداختم. در آن روزها، آقايان شيخ محمدعلي صدوقي، موسوي‌خوئيني‌ها، مرحوم لاهوتي و... را در اين مكان مي‌ديدم.

* آن روزها، آقاي صدوقي بيشتر به چه اموري مي‌پرداخت؟

اگر كاري روي زمين مانده بود، همه از جمله آقاي صدوقي انجام مي‌دادند. اما ايشان به دليل شخصيت‌شان و انتساب‌شان به آيت‌آلله صدوقي بيشتر به عنوان رابط مطرح ميان علمايي كه مي‌آمدند، عمل مي‌كرد. ايشان ياور و همراه گرم و صميمي براي حاج‌احمدآقا بودند. همچنين در روزهاي آخر، از طرف حاج‌احمدآقا به منزل همسايگان رفتند و از اذيت شدن و شلوغي اين مدت از آنان عذرخواهي و تشكر كردند.

* از جلسات و روابط غيررسمي آن روزها در پاريس كه آقاي صدوقي هم حضور داشت، بگوييد. چه بگومگوهایی آن روزها ميان حاج‌احمدآقا و آقاي صدوقي برقرار بود؟

قبل از بازگشت به ايران،‌قرار شد به همراه دوستان براي تفريح و گشت‌وگذار به پاريس برويم. حاج‌احمدآقا خمینی اتومبيل پژويي تهيه كرده بودند که از همان ابتدا شروع به شوخي و مزاح كردند. مرحوم احمدآقا به هر كسي مي‌رسيدند، با ایما و اشاره به زبان فارسي آدرس مي‌پرسيدند؛ مثلا از پيرزني با ترسيم برج ايفل با دست، آدرس آنجا را طلب مي‌كرد. در اين گشت‌وگذار، حاج‌احمدآقا، آقاي صدوقي، آقاي كفاش‌زاده، مرحوم آقاي لاهوتي، آقاي موسوي‌خوئيني‌ها و من بوديم. آقاي صدوقي نسبت به رفتارهاي حاج‌احمدآقا حساسيت داشتند و مي‌گفتند: «در شأن امام نيست كه اين كارها را بكنيد. شايد شما را بشناسند و براي امام خوب نشود.» حاج‌احمدآقا هم برعكس اين كارها را بيشتر انجام مي‌داد تا حرص ايشان را دربياورد. اين مسئله واقعا از روابط بسيار صميمانه اين دو بزرگوار خبر مي‌داد. بالاي برج ايفل هم حاج‌احمدآقا همچنان به شوخي كردن ادامه مي‌دادند؛ مثلا دستمال كاغذي را در فنجان چاي مي‌كردند. به ياد دارم، مرحوم آقاي لاهوتي به يكي از نقاشان حرفه‌اي دوره‌گرد آنجا سفارش داد كه پرتره آقاي صدوقي و حاج‌احمدآقا را بكشد كه كاملا چهره آقاي صدوقي ناراحت و اخمو بود و چهره حاج‌احمدآقا خندان.

* گويا آقاي صدوقي در هواپيماي بازگشت امام به ايران حضور داشتند. در آن مدت نكته خاصي به ياد نداريد؟

در اين پرواز، تعداد مسافران به دليل شرايط خاص آن محدود بود كه يكي از همراهان آقاي صدوقي بودند. محل ايشان در هواپیما هم پشت سر امام بود كه با محبت در طول سفر صندلي‌شان را به ديگران هم مي‌دادند تا كنار امام عكس بگيرند. يكي از آن افراد، من بودم. وقتي پرواز نشست، همه دوست داشتند، همراه امام از هواپيما پايين بيايند. احمدآقا با قاطعيت و محكم گفت: فقط اسامي‌اي كه اعلام مي‌كنم، بلند شوند و ديگران سر جايشان بنشينند. يكي از كساني كه اعلام كردند، مرحوم آقاي صدوقي بود. اگر به عكس امام در پله‌هاي هواپيما نگاه كنيد، در انتهاي آن عكس ايشان را مي‌توانيد ببينيد.

* از نظر حضرتعالي مهمترين نكته‌اي كه در زندگاني آقاي صدوقي دیده می‌شد، چه بود؟

مهمترين نكته در زندگي ايشان، حضور مشاور و همراهي هوشمند، توانا، مدير، بااستعداد، پرتحمل و انديشمند در كنارشان بود؛ همسر بزرگوارشان سركار مریم خانم خاتمي. بسياري از كمك‌هاي فكري را ايشان به همسرشان مي‌دادند. البته ايشان هم از تفكر و منش آقاي صدوقي بهره گرفته بودند. آقاي صدوقي هم بارها مي‌گفتند كه مشورت‌هايي كه همسرم به من مي‌دهد، بسيار كارساز و پراهميت است. اين‌گونه است كه ثمره اين دو بزرگوار (محمد آقاي صدوقي) هم شخصي مطلع با تحصيلات دانشگاهي ـ حوزوي است كه معمم شدنش را هم به خانواده آقاي صدوقي و آقاي خاتمي تبريك مي‌گويم.

* رفتارهاي آقاي صدوقي در مجلس چگونه بود؟

ايشان همواره سعي مي‌كردند، معتدل باشند و از هر تندروي پرهيز كنند. همچنين ايشان عنصري در خط امام بودند كه مورد احترام اكثر گروه‌هاي سياسي بودند. اين‌گونه بود كه در آغاز تشكيل مجمع روحانيون مبارز، مرحوم حاج‌احمدآقا، ايشان را براي عضويت پيشنهاد دادند. مرحوم آقاي صدوقي اگرچه عضو مجمع روحانيون مبارز بود، اما هيچ‌گاه يك عضو متعصب نبود و با همه طيف‌ها ارتباط دوستانه داشت. از اين‌رو، همه به ايشان علاقه‌مند بودند. پس از رحلت هم اين مسئله در تشییع كاملا مشهود بود.

* با توجه به سخنان‌تان، روش و منش آقاي صدوقي در عرصه سياست را چگونه تحليل مي‌كنيد؟

اين روش و منش را در پايبندي به اصول و آرمان‌هاي امام خميني مي‌توان ديد. مرحوم امام در مواجهه با جريان‌هاي مختلف سياسي همواره سعي مي‌كرد با دو جريان مرتبط باشند؛ به عنوان نمونه مي‌توان به آغاز بحث‌ها ميان شهيدبهشتي و طرف مقابل اشاره كرد كه امام تلاش مي‌كرد هر دو جريان را حفظ كنند. اگر فردي واقعا شيفته نظرات و ديدگاه‌هاي امام باشد، ناگزير به تعامل و احترام به تمامي گروه‌هاست. به نظرم اين روش كاملا حركتي عقلاني است. البته علماي بلاد بودن هم اين مسئله را دوچندان مي‌كند. واقعا آقاي صدوقي به زيبايي و به خوبي به همه جناح‌ها احترام مي‌گذاشت و با آنها مرتبط بود.


منبع: هفته‌نامه شهروند امروز

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا